اشاره: برای کسی می نویسیم که گمان می کنیم از میانمان رفته است. یادواره را به نام کسی برپا می کنیم که به خیال خام ما از دست رفته است، اما حقیقت این است که آقا مهدی زنده است و با همان تبسم شیرین و آسمانی و با همان نگاه ژرف و مهربان، ناظر اعمال ماست.
کجا مجروح شد؟ کسی نمی داند، حتی هم رزمان او! یکی می گوید:«گمان کنم یک ترکش به پایش خورده بود!؟» دیگری می گوید:«یک تیر هم انگار به دستش خورده بود.» آقا مهدی کسی نبود که دردش را برای کسی جز خدای مهربان بازگو کند.
استراتژی (راه برد) را به یاد من آورد! فرمانده وقت سپاه می گوید:«اولین بار این مهدی (زین الدین) بود که این سؤال را از من کرد:"برادر محسن! آیا ما در جنگ استراتژی داریم یا نه؟ و اگر داریم چیست؟" و بنده شروع کردم به صحبت با او ... البته سوال ایشان مرا تشویق کرد که در همان موقع، مقاله ای راجع به تغییر راهبرد خودمان و دشمن بنویسم. سوال ایشان حرکتی را به وجود آورد ...».
طلسم ِ جنگ در روز را شکست! برای اولین بار دستور داده بود کانال کنده بودند می رفتند داخل آن و از صبح تا شب می جنگیدند و تمام قوتشان در کانال بود، این اولین تدبیر جنگ در روز بود.
عشق فقط یک کلام
سیّدعلی والسّلام
جانم فدای امام خامنهای